مي نويسم پس هستم

ساخت وبلاگ
نصفه های شب که شد شروع کرده بود زوزه کشیدن. مادر بیدارم کرد. پاشو پاشو این عروست رسوامون کرد تو در و همسایه. من چشمهام رو می مالیدم و گیج به مادرم نگاه می کردم که داشت غرولند می کرد و می گفت این بچه مي نويسم پس هستم...ادامه مطلب
ما را در سایت مي نويسم پس هستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daryaftt بازدید : 109 تاريخ : شنبه 18 بهمن 1399 ساعت: 22:32

مرد ميانسالي بود با كلاه قهوه اي لبه دار پشمي شبيه كلاههاي بره فرانسه با شكم برامده و دست ها و پاهايي كه به صورت چاق و گوشتالويش مي آمدند. موقع نشستن سلام كرده بود و مدتي طول كشيده بود تا نفس كشيدن تن مي نويسم پس هستم...ادامه مطلب
ما را در سایت مي نويسم پس هستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daryaftt بازدید : 96 تاريخ : شنبه 18 بهمن 1399 ساعت: 22:32

آدم گاهی می بیند مثل یک بشکه قیر سرد، ساکن و سنگین و بی حوصله است.دوست دارد مثل همان بشکه قیر سرد از بالای تپه ای با بی قیدی رها بشود پایین. تمام بعدازظهر را با بی حوصلگی خوابیدم، بعد دیدم شده ام مثل یک مار زخمی که سنگ بزرگی رویش گذاش مي نويسم پس هستم...ادامه مطلب
ما را در سایت مي نويسم پس هستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daryaftt بازدید : 161 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 2:56

یارو پشت سرم نشسته بود. همان که گیتار می زد و یکی از آهنگهای فرامرز اصلانی را می خواند. دفعه قبل هم که به اینجا رفتم همین بود. همین موقع ها آمد و درست نشست پشت سر من. من کمی صندلی ام را چرخاندم  و او بساطش را باز کرد و با همین آهنگ شر مي نويسم پس هستم...ادامه مطلب
ما را در سایت مي نويسم پس هستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daryaftt بازدید : 161 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 2:56

اول بار که جمله معروف سردر خانقاه شیخ بولحسن خرقانی را خواندم مقهور این همه وسعت نظر، انساندوستی و دید کم نظیر حقوق بشری این عارف بزرگ قرن چهار هجری شدم در زمانه ای که رقابتی بود مابین خلیفه های عباسی و محمود غزنوی برای حرف زدن با غیر مسلمانان کافر ش مي نويسم پس هستم...ادامه مطلب
ما را در سایت مي نويسم پس هستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daryaftt بازدید : 173 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 2:56

می خواهم چیزی بنویسم. نمی توانم. به همین سادگی. طرحی توی ذهنم هست که پیاده بکنم. فکر که می کنم هرج و مرج و درهم برهم می شود. توی یک قالی فروشی ایستاده ام. قصد خریدن چیزی ندارم. فقط طرح ها و رنگها و نقشه ها را دوست دارم ببین مي نويسم پس هستم...ادامه مطلب
ما را در سایت مي نويسم پس هستم دنبال می کنید

برچسب : نانوشتن, نویسنده : daryaftt بازدید : 177 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 2:56

احتمالا کفش چرمی رنگ و رو رفته اش را داده بود تعمیر و کفاش چیزی به پاشنه هاش کوبیده بود که موقع راه رفتن تق و تق صدا می داد. از آخر راهرو صدای تق و تق ظریفی می آمد و نزدیکی های اتاق من که می رسید صدای پایش محکمتر و مردانه تر می شد و بع مي نويسم پس هستم...ادامه مطلب
ما را در سایت مي نويسم پس هستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daryaftt بازدید : 131 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 2:56

نصفه های شب که شد شروع کرده بود زوزه کشیدن. مادر بیدارم کرد. پاشو پاشو این عروست رسوامون کرد تو در و همسایه. من چشمهام رو می مالیدم و گیج به مادرم نگاه می کردم که داشت غرولند می کرد و می گفت این بچه که من باشم هر روز یک میتینگی دارد. مي نويسم پس هستم...ادامه مطلب
ما را در سایت مي نويسم پس هستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daryaftt بازدید : 138 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 2:56

نفر اول بوته های کوچکی را از ریشه شان درآورده بود، بوته ها را مرتب کنار هم چیده و پهن کرده بود. کیسه خوابش را روی بوته ها انداخته و رفته بود داخل کیسه خوابش و گفته بود من که سردم است. نفر دوم  و نفر سوم  زیر نور چراغ پیشانی هاشان از درختچه ها و بوته مي نويسم پس هستم...ادامه مطلب
ما را در سایت مي نويسم پس هستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daryaftt بازدید : 154 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 2:56

  یک گوشه محوطه نشسته بودم و هاج و واج به دخترهای هنرهای زیبا نگاه می کردم که از سر تمرین تئاتر یا اجرای نمایش عروسکی بیرون آمده بودند و حالا با خستگی سیگاربهمن می کشیدند. برای من خیلی نامفهوم بود. به کل گیج شده بودم. فکر کردم اگر قبول بشم هم ایل نمی مي نويسم پس هستم...ادامه مطلب
ما را در سایت مي نويسم پس هستم دنبال می کنید

برچسب : سینماگر, نویسنده : daryaftt بازدید : 129 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 2:56